ای سالک باید که بر دنیا و نعمت دنیا دل ننهی و بر حیات و صحت و مال و جاه ، اعتماد نکنی .هر چیز که در زیر این آسمان است و افلاک بر آن می چرخد بر یک حال باقی نمی ماند و البته از حال خود می گردد .

یعنی حال این عالم سفلی بر یک صورت نمی ماند و همیشه در گردش است .هر زمان صورتی می گیرد و هر ساعت نقشی پیدا می آید .صورت اول هنوز تمام نشده و استقامت نیافته است که صورت دیگر آمد و آن صورت اول را محو گردانید .

به عینه کار عالم به موج دریا می ماند و یا خود موج دریاست و عاقل هرگز بر موج دریا عمارت نسازد و نیت اقامت نکند.

ای سالک ، درویشی اختیار کن که عاقل ترین آدمیان درویشانی اند که به اختیار خود درویشی اختیار کرده اند و از سر دانش نامرادی بر گزیده اند .از جهت آنکه در زیر هر مراد ده نامرادی نهفته است و بلکه صد تا . عاقل برای یک مراد صد نامرادی تحمل نکند .

ای سالک بدان که ما مسافرانیم و خواهد گذشت و حال هر یک از ما هم مسافر است و تغییر خواهد کرد .
اگر دولت و مقام و جاه جلال است ، می گذرد و اگر محنت است هم می گذرد . پس اگر دولت داری اعتماد بر آن نکن که معلوم نیست ساعت دیگر چون باشد و اگر محنت داری هم دل خود را تنگ نکن که معلوم نیست ساعت دیگر چون باشد و در بند آن مباش .

سعی کن آزاری از تو به کس نرسد و به قدر آن که می توانی راحت رسان .


از کتاب انسان کامل - جناب نسفی