چون نور که از مهر ,جدا هست و جدا نیست
عالم همه آیات خدا هست و خدا نیست
ما پرتو حقیم و نه اوئیم و هم اوئیم
چون نور که از مهر ,جدا هست و جدا نیست
هر جا نگری ,جلوه گر شاهد غیبی است
او را نتوان گفت ,کجا هست و کجا نیست
در آینه بینید اگر صورن خود را
آن صورت آئینه ,شما هست و شما نیست
این نیستی هست نما را به حقیقت
در دیده ما و تو,بقا هست و بقا نیست
هر حکم که او خواست براند به سر ما
ما را گر از آن حکم ,رضا هست و رضا نیست
از جانب ما شکوِه و جور از قِبَل دوست
گر نیک ببینیم ,خطا هست و خطا نیست
کو جرات گفتن که خطا و کرم او
بر دشمن و بر د وست ,چرا هست و چرا نیست
بی مهری و لطف از طرف یار به عبرت
از چیست ,ندانم که چرا هست و چرا نیست